روز خبرنگار | کسایی زاده: بیش از 50 پرونده قضایی دارم | روزی که در توالت زندانی شدم جایگاه خبرنگاری در ایران فهمیدم - میدان آزادی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
true
true
روز خبرنگار | کسایی زاده: بیش از 50 پرونده قضایی دارم | روزی که در توالت زندانی شدم جایگاه خبرنگاری در ایران فهمیدم

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ماهنامه میدان آزادی، در پنجمین شماره ماهنامه میدان آزادی به مناسبت ایام روز خبرنگار (۱۷ مرداد) سید هادی کسایی زاده (روزنامه نگار) مطالبی کوتاهی را بیان کرد.

سید هادی کسایی زاده متولد 12 آذرماه 1357 بیش از 15 سال روزنامه نگاری و خبرنگاری در کارنامه کاری خود دارد. وی در دهه 80 بعنوان خبرنگار روزنامه اعتماد ملی، خبرنگار خبرگزاری حیات، خبرنگار ماهنامه خانواده سبز و خانواده سالم و در دهه 90 بعنوان خبرنگار خبرگزاری مهر، دبیر روزنامه حمایت، دبیر خبرگزاری میزان، سردبیر ماهنامه شهدای اسلام، دبیر سیاسی باشگاه خبرنگاران، دبیر روزنامه تابناک، دبیر ارشد خبرگزاری موج، سردبیر روزنامه صدای اصلاحات، سردبیر ماهنامه سراسری مهرتابان و عضو تحریریه خبری روزنامه قدس و تهران امروز همکاری و فعالیت داشته است. او همچنین با رسانه های ماهنامه پنجره، روزنامه ملت ما و نسیم آن لاین هم همکاری داشته و بعنوان عضو شورای اطلاع رسانی استان تهران به مدت 4 سال منصوب شده است. کسایی زاده دارای مدرک کارشناسی روابط عمومی حرفه ای و افکار سنجی و روابط اجتماعی بوده و بعنوان گرافیست، طراح سایت، مشاور رسانه ای و عکاس شناخته شده است.

این روزنامه نگار توانست با نوشتن و چاپ کتاب آموزش خبرنگاری تحت عنوان خبرنگار حرفه ای پرفروش ترین کتاب حوزه خبرنگاری با متد بومی را از آن خود کند. او یاور خانواده زندانیان بوده و خانواده های زیادی را تحت پوشش قرارداده و توانمند کرده است. مشاور رسانه ای کانون سردفتران و دفتریاران کشور و تدریس اصول خبرنگاری بخش دیگری از فعالیت های اوست. نام او را می توان در افشای پرونده های بیمه ایران، بانک مرکزی، بانک سرمایه، پدیده شاندیز، فیش حقوقی نمایندگان مجلس و غیره مشاهده کرد.

سید هادی کسایی زاده به مناسبت روز خبرنگار می گوید: تصور می کنم 15 روز در سلول انفرادی زندان اوین به اتهام افشای فساد و سوء مدیریت بانک سرمایه و رئیس وقت بانک مرکزی و پرونده سازی حفاظت اطلاعات قوه قضائیه در دوره آیت الله آملی لاریجانی خاطره خوبی برای تعریف کردن نباشد.

اما وقتی به دلیل افشای فساد انتخابات و سوء مدیریت ها در جنوب تهران (باقرشهر و کهریزک- شهرستان ری) علیه من پرونده سازی شد و در توالت کلانتری بدون غذا حبس شدم و 5 روز به زندان تهران بزرگ منتقل شدم فهمیدم که در جمهوری اسلامی ایران که برایش خبرنگاری می کنم این شغل جایگاهی ندارد.

همه می خواهند فقط مجیزشان را بگوئیم و گزارشگری ضدفساد و رکن چهارم دموکراسی همه کشک و دوغ است. البته دیر فهمیدم. کاش روزی که با فشار قوه قضائیه از خبرگزاری مهر اخراج شدم می فهمیدم. یا وقتی که به دلیل افشای تخلفات رئیس وقت تعزیرات کشور و انتشار برخی پرونده های فساد در خبرگزاری موج این رسانه را فیلتر کردند و من به شلاق محکوم شدم می فهمیدم.

یا روزی که به اتهام عکس سلفی با یک گاو بیژن قاسمزاده بازپرس شعبه 2 دادسرای فرهنگ و رسانه برایم قرارصادر کرد متوجه می شدم.

شمارش شکایات علیه من بی شمار است و سامانه ثنا من شاید بیش از 50 پرونده را نشان دهد. امروز که کتاب آموزش خبرنگار حرفه ای من بین خبرنگاران جوان دست به دست می شود افتخار می کنم که آنها از تجربیات تلخی که داشتم عبرت بگیرند. به اعتقاد من فساد در بدنه دولت و به ویژه شهرداری ها و دهیاری ها در شهرستان ها به صورت شبکه ای بهم طنیده است.

اگر خبرنگاری در شهرستان بخواهد حرفی بزند طوری سرش را زیرآب می کنند که دیگر هوس خبرنگاری به سرش نزند. من پوستم کلفت بوده و ایمان ،اعتقاد و عشق به کارم دارم که ماندم و الا بسیاری از همکارانم از این حرفه خداحافظی کردند.

وقتی خبرنگاران حرفه ای از رسانه بروند برخی لمپن‌ها، مجیزگوها، پوسترچسبان های ستادهای انتخاباتی یا افراد بی سواد از رسانه وارد می شوند و بدون رزومه و سابقه به آسانی با قانونی اشتباه مدیرمسئول یا سردبیر وخبرنگار خواهند شد.

نمونه آنها را می توان در برخی خبرگزاری ها و رسانه های دولتی، حکومتی ورسانه ملی مشاهده کرد. راهکار برون رفتی وجود ندارد. هم باید قانون مطبوعات اصلاح شود و هم باید قانون انتخابات تغییر کند تا به جای افراد عام عموما خواص نخبه و دارای اندیشه وارد مجلس قانونگذاری ایران شوند.

آن وقت مطمئن خواهیم بود که هم قانونی خوب و هم نظارت درستی بردولت ها خواهد بود. مثل داستان افشا و انتشار فیش حقوقی مالک شریعتی نماینده تهران در مجلس که کار غیرقانونی نکردم اما فشارآوردند که از کجا آوردی؟ به شما چه ربطی دارد؟ من باید سوال کنم نه شما…! (افهم) حرف برای گفتن زیاد است که معمولا در کلاس های آموزش خبرنگاری یا صفحه مجازی ام می گویم. روزخبرنگار را به خبرنگاران حرفه ای تبریک می گویم.

 

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد