یادداشت| ماجرای بازداشت یک روزنامه نگار! - میدان آزادی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
true
true
یادداشت| ماجرای بازداشت یک روزنامه نگار!

پایگاه اطلاع رسانی ماهنامه میدان آزادی | سید هادی کسایی زاده | این ماه آذر (ماه تولدم) برای من شانس نمی آورد. تقریبا هر سال در ایام تولدم بازداشت می شوم. یک بار در روز تولدم 12 روز انفرادی اوین بودم و چند سال بعد اول در کنار توالت کلانتری حضرت عبدالعظیم(ع) و بعد به زندان تهران بزرگ منتقل شدم. امسال هم از سوی شعبه اجرای احکام دادسرای کارکنان دولت در دادگاه شهید قدوسی تهران دستبند به دستم زدند و مرا به دادستانی تهران بردند.

بعد هم گفتند اشتباه شده و آزاد شدم. اما سوال من از رئیس قوه قضائیه این است که چه افرادی و با چه قدرت و نفوذی می توانند پرونده مختومه شده 5 سال قبل را از لابلای قفسه های بایگانی بیرون بکشند و فشار بیاورند تا من دستگیر شوم؟ آیا از نظر شرعی، اخلاقی و قانونی درست است؟ من از قوه قضائیه به ویژه دادسرا شکایت نکردم در حالی که طبق قانون می توانستم شکایت کنم اما با تمام این احوالات بازهم به دستگاه قضایی احترام می گذارم.

*ماجرای شکایت سازمان بازرسی از خبرنگارضدفساد!
از همه بدتر آنکه در مدت 4 روز موجی از احضاریه ها و ابلاغیه ها برای من ارسال شد. تا مرز سکته پیش رفتم و واقعا قلبم درد گرفت. رضا ثقتی متهم بازداشت شده (مدیرکل ارشاد گیلان) به دلیل جرمی که در تمام رسانه ها منتشر شد چه اثبات شود یا نه آبروی نظام را برد. من هم در همان ایام یک توئیت در مورد این پرونده منتشر کردم که به لطف قاضی محترم به 3 ماه و 10 روز حبس محکوم شدم. آیا واقعا این نحوه برخورد با خبرنگار درست است؟ خب یک پیام بدهید بفرمائید آقای روزنامه نگار لطفا حرف نزن …! اما اینطور اذیت نکنید.

در پرونده دیگری این بار رئیس سازمان بازرسی استان تهران از بنده شکایت کردند. داستان از این قراراست که در دو شماره ماهنامه میدان آزادی در مورد بازداشت غیرقانونی 3 دامدار تحصیلکرده در زندان اوین مطلب نوشتم که گاوهای آنها به تعداد 80 راس هم باز غیرقانونی سلاخی شد.

بعد از انتشار نامه ها و احکام قضایی حتی رئیس دیوانعالی کل کشور هم بابت این گزارش قدردانی کرد. اما چون پای سازمان بازرسی دقیقا وسط این پرونده بود و زیاد هم از افشای آن رضایت نداشت اقدام به شکایت کرد.شما تصور کنید که سازمان بازرسی کل کشور که ذره بین و دزدگیر و ضدفساد کشور است وقتی از خبرنگار ضدفساد و گزارشگرخودش شکایت کند تا ته ماجرا را بخوانید. این روزها خیلی راحت می شود علیه خبرنگار پرونده سازی کرد. الحمدلله قوانین ما هم همه در اختیار و حمایت مسئولان است و هیچ قانونی به صراحت مصونیت خبرنگار را تائید و تاکید نکرده است.

یک پرونده هم شهرداری تهران همچنان پیگیر است تا بتواند من را محکوم کند تا تلافی تمامی توئیت های نقدی که برای شهرداری نوشتم در آید. اما چند نکته در مورد توئیت هایم باید عرض کنم. اول آنکه در این کشور توئیت خبرمحسوب نمی شود و به آن به چشم فحش و ناسزا دیده می شود. جالب است وقتی یک فردی مانند محمدجواد ظریف یا حمید رسایی توئیت می کنند اگر مجرمانه باشد یکی در دادسرای کارکنان دولت و دیگری در مجلس مواخذه یا محاکمه خواهند شد. اما اگر یک روزنامه نگار توئیت کند با یک سیگار فروش سرچهارراه فرقی ندارد هر دو در یک جایگاه هستند. برای همین مسئولان به راحتی با شکایت های متعدد بابت توئیت خبرنگاران آنها را به جای دادگاه مطبوعات و هیات منصفه راهی دادگاه های عمومی می کنند که بعضا قضات هیچ شناختی از رسانه و خبرنگاری ندارند.

*ماجرای توئیت مداح 60 میلیون تومانی!
در توئیت اخیری که داشتم به موضوع 60 میلیون تومان هزینه مداحی نریمان پناهی در بندرعباس اشاره کردم که از سوی شهرداری بندرعباس رزرو و دعوت شده بود. نامه مرتبط با دعوت و درخواست تامین هزینه را منتشر و توئیت کردم و این نامه در مدت زمان کوتاهی در کل کشور دست به دست شد. بعد شهرداری بندرعباس با تائید این دعوت به نوعی با فضاسازی رسانه ای خود را به در و دیوار زد که افشای نامه و هزینه گم شود. اما اصل نامه و مبلغ درست بود و شنیدم همین توئیت موجب شده مبلغ پرداخت نشود. رسانه ملی و رسانه های خالص با تخریب من آن نامه را مسخره کردند و گفتند که اسم مداح نریمان پناهی است و در نامه نریمان کریمی نوشته شده و این کار فوتوشاپ از سوی کسایی زاده احمقانه بوده است. اول) برای من اهمیتی ندارد چه کسی مداح بوده، من در مورد مبلغ نوشتم. دوم) این اشتباه از سوی شهرداری بندرعباس بوده است نه خبرنگار …! مگر من بیکارم نامه جعل کنم و شهرداری بندرعباس یا مداحی را تخریب کنم؟ خبرنگار چیزی که واقعیت است را برای تنویر افکار عمومی منتشر می کند. برای همین از اعضای شورای شهربندرعباس می خواهم کمیته تحقیق و تفحص در این مورد تشکیل دهند. چون شنیدم بعد از توئیت من سیستم مکاتبات اداری قفل شد.

*پرونده سازی جدید آقایان در دادسرای شهرری
آخرین پرونده تشکیل شده برای من از سوی دو فرد بازداشتی از یک اتحادیه صنفی در شهرری است. دادیار شعبه 10 شهرری می گوید چون خبر بازداشت دو عضو متخلف اتحادیه بدون ذکر نام و نام خانوادگی را منتشر کردی دخالت در پرونده است و تو مجرم هستی در حالی که چنین اخباری بدون نام در همه رسانه ها حتی رسانه های ملی هر روز منتشر می شود. این هم در کنار پرونده‌سازی‌هایی که علیه من رخ داده قرار می دهم.

*سرقت 8 میلیون سکه طلا از خزانه دولت
ماجرای سرقت 8 میلیون سکه طلا از خزانه دولت هم توئیت کردم و وایرال شد. اما این خبر برای 3 سال قبل است و آن زمان دولت روحانی سرکار بود و آقای رئیسی رئیس قوه قضائیه بودند. حتی فیلم اظهارات دادستان تهران را هم توئیت کردم. جالب اینکه بسیاری از مسئولان در رده‌های مختلف تماس می گرفتند و جزئیات را می خواستند. این نشان می دهد آنقدر خبرهای بد داریم که این فسادها در آن گم شده و فراموش می شود.

 

 

 

 

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد