- آرشیو ماهنامه میدان آزادی
- دانلود هفته نامه سراسری «مهرتابان»
- دانلود ویژه نامه «کانون»
- درباره ما و تماس باما
- رزومه و سوابق رسانه ای و سیاسی «سید هادی کسایی زاده-روزنامه نگار»
- سایت های طراحی شده
- عکس | غرفه ماهنامه میدان آزادی در نمایشگاه رسانه های ایران
- ماهنامه میدان آزادی و سید هادی کسایی زاده در سایر رسانه ها
- نمونه بولتن های طراحی شده
true
ماهنامه سراسری میدان آزادی | سید هادی کسایی زاده | هنوز برای من غیرباوراست که خیلی سال قبل با پرونده سازی بانک سرمایه، حفاظت اطلاعات قوه قضائیه، هفت تپه و بانک مرکزی (ولی الله سیف) بخشی از عمرم را در سلول انفرادی زندان اوین تحت شکنجه سفید قرارگرفتم.
آخرش چه شد؟ مدیرعامل بانکها و حتی خود سیف دستگیر و محکوم شدند! وقتی برخی قضات یا حتی مسئولان می فهمند بیش از 230 پرونده قضایی داشتم تصور می کنند من جنایتکار یا خلافکارم!
در حالی که در هیچ کدام از پرونده های من رانت، دزدی، فساد، جاسوسی یا اقدام سیاسی نبوده و همه و همه افشای تخلفات و فسادهای مسئولان کشورم بوده است که 95 درصد آنها را تبرئه شدم. از افشای فساد پدیده شاندیز، بیمه ایران، امام جمعه تهران، معاون وزیر رفاه، معاون شهردار تهران، بنیاد شهید، بهشت زهرا … تا مدیران شرکت مس ایران، آقازاده ها، اتحادیه انباردارها، اتحادیه میوه و تره بار و غیره که بی شمارند و گزارش های من موجب دستگیری و تشکیل پرونده برای آنها شده است.
در موضوع اشغالگری و هجوم افغانی ها به ایران هم عمرم را گذاشتم و برایش هزینه دادم اما در جنگ 12روزه مسئولانی که من را تهدید یا مسخره می کردند فهمیدند درست می گفتم. آخرش چه شد؟ لوح سپاس یا تندیس روزنامه نگار برتر ایران به من دادند؟ خط سفید دادند؟ طرح ترافیک دادند؟ مسئولیت گرفتم؟ نه … بلکه آنقدر پرونده سازی کردند تا من را به صلیب بکشند.
به قول بازجوی من در یک نهاد امنیتی که میگفت: تمام زندگی ات را بالا و پایین کردیم! چیزی نبود! نه اهل رشوه و رانت هستی و نه پروژه بگیری! خب الحمدلله … اما چند کلمه با رئیس قوه قضائیه، رئیس جمهور، رئیس مجلس و برخی مسئولان دارم. و آن این است که اگر چند روزنامه نگاری که زندگی و عمر خود را صرف شفافیت کردند تا فسادی در جمهوری اسلامی رخ ندهد و مسئولی جرات انحراف نداشته باشد را خفه کنند در راستای انقلاب اسلامی و خشنودی خداوند متعال و توسعه کشور است؟
از صبح تا شب با عکاسی، پیک موتوری، کارگری کار می کنم تا بتوانم سایت و ماهنامه ام را منتشر و به مسئولان ارسال کنم تا از فسادها و انحرافات مطلع شوند و جلوگیری کنند. اما آنها پس از مطالعه ماهنامه دستور توقیف یا حکم ممنوع الخبرنگاری برای من صادر می کنند.
آیا این دادگاه و این نوع قضاوت عادلانه است؟ قطعا بعنوان روزنامه نگاری که 20 سال سابقه حرفه ای دارم می دانم در کدام پرونده مجرم هستم و در کدام پرونده بیگناه محاکمه شدم. اما چه کسی بر این تظلم خواهی رسیدگی می کند؟ کاش قوه قضائیه یک فرد یا نهادی را مسئول رسیدگی به تظلم خواهی و پرونده سازی علیه خبرنگاران ضدفساد می کرد.
من در طول ماه صدها پرونده فساد به دستم میرسد که باید دقیق آنها را مطالعه کنم. برخی را منتشر می کنم و برخی باید به سرعت پیگیری شود. اما چگونه؟ چه کسی؟ وجود ندارد…! به قول یکی از بازپرسهایی که من را ابتدا در کنار سارقان 24 ساعت در کلانتری 172 شهرری و سپس 5 روز در زندان فشافویه بازداشت موقت کرد بهم گفت: به تو چه ربطی دارد؟ بله همین است؛ چنین تفکری حاکم است.
جالب اینکه در یکی از پرونده های مختومه شده پس از 3 سال دوباره من را پس از ورود به یک مجتمع قضایی بازداشت کردند. وقتی مدارک آوردم که پرونده مختومه شده خود دادسرای کارکنان دولت تعجب کرد که چگونه گروهی قصد ضربه زدن به خبرنگار را دارند.
آقایان عزیز؛ اگر همین اندک اعتماد یا اندک روزنامه نگارانی که درست و سالم می نویسند هم حذف شوند دیگر چه چیزی از اصل 24 قانون اساسی جمهوری اسلامی باقی می ماند؟ جز یک اصلی که مورد تمسخر دنیا قرارگرفته است.
چرا سازمان بازرسی و قوهقضائیه، نهادهای امنیتی، دولت و مجلس با روزنامه نگاران آزاد، ضدفساد و حرفه ای زاویه دارند؟ نگوئید چنین نیست. نگوئید دروغ است که من کلی پرونده و حکم و دستور دارم که چگونه با هر ابزاری من را ترساندند، تهدید یا خفه کردند.
حالا که دارم برای شما سخن می گویم با رای ظالمانه ای در یک پرونده سازی حق مطبوعاتی و خبرنگار بودن را از من سلب کردند! این حکم چنان غیرقابل باور است که در هیچ کشوری پسندیده نیست. برخی نهادها و دستگاه ها کاری می کنند که خبرنگار به مسئول فاسد بگوید غلط کردم تا رها شود. خود من در یک پرونده روی یک کاغذ نوشتم گوه خوردم تا زندانی نشوم در حالی که به ولله گزارش من درست بود!
آیا حق خانواده یک روزنامه نگار ایرانی این است؟ کشوری که برای کشته شدن خاشقچی تا مرز نامگذاری روی بزرگراه و تهیه برنامه ویژه پیش رفت اینطور روزنامه نگارانش را تضعیف می کند! مگر به من حقوق، یارانه، سهمیه، سهام عدالت، خودرو، وام و تسهیلاتی داده اند که طلبکارند؟
به خدا قسم آنقدر پرونده فساد گزارش کردم و بررسی نشد که نسبت به عملکرد مبارزه با فساد در این کشور صد در صد نا امید هستم. حتی دیگر هیچ ذوق واشتیاقی برای مصاحبه با مسئولان ندارم. یا دروغگو هستند، یا فاسد، یا عضو شبکه و حزب و یا از روی محافظه کاری یا بی سوادی حرفی برای گفتن ندارند. انتصاب های غیراصولی، چپاول بیتالمال، مسابقه برای دزدی و اختلاس، خرید خبرنگار و رسانه، خرید رای، احتکار، جاسوسی و الی آخر … آخرش چه؟ …
true
true
https://m-azadi.com/?p=3434
true
true


















