ماهنامه سراسری میدان آزادی | سید هادی کسایی زاده | این داستان واقعی است. گروهی از شاکیان این پرونده از من خواستند تا داستان خود را بیان کنند اما به دلیل آنکه پرونده در اختیار پلیس امنیت اقتصادی فراجا قراردارد نمی‌توانم تمامی جزئیات و نام و نشان افراد را بیان کنم. صرفا گزیده ای از پرونده را جهت تنویر افکار مسئولان ایران می نویسم.

متهم اصلی این پرونده، آقای (میم- ش) 40 ساله، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی صنایع از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار و به ادعای خود دکترای حرفه‌ای از دانشگاه آزاد اسلامی را دارد و مدعی 3 مدرک پسا دکتری است. و جالب اینکه در سال 1396 مدرک تحصیلی دکتری به شماره 189610143877 از دانشگاه آزاد در رشته کارآفرینی و کسب و کار می‌گیرد که جعلی از آب در می آید و در سال 1400 در همان رشته دکتری می‌گیرد! مگر می شود؟!

او با هزینه هنگفت برای گرفتن سئو در فضای سایبری خود را اینگونه معرفی کرده است: من در سال ۱۳۸۷، فعالیت خود را با تاسیس یک مرکز آموزشی آغاز کرده و در حوزه آموزش و ارائه دوره‌های آموزشی فعالیت می کنم. و به طور همزمان با تأسیس و راه‌اندازی مرکز آموزشی، در زمینه‌های دیگری مانند چاپ دیجیتال، انتشارات، صدور استانداردهای شرکت‌ها و اعتبارسنجی مستغلات، تالیف کتاب و ترجمه مقالات و کتاب‌های پرفروش، کارآفرینی وغیره موفق به ارائه خدمات شده ام.

این جوان حتی را پا را فراتر گذاشت و وارد عرصه هنر و خوانندگی شده تا در این عرصه با قرارگرفتن کنار هنرمندان و چهره های مطرح سینما و تلویزیون وجهه متمایزتری از خود نشان دهد. او با صرف هزینه در سایت های خبری خود را بعنوان چهره‌ای ماندگار در آموزش و اقتصاد معرفی وخود را خلبان، غواص، مانکن، خواننده و طراح لباس عنوان کرده و با انتشار عکس ها و فیلم‌های جذاب مخاطبان را به شیوه ای خاص به سوی خود معطوف کرده است.

جمع کثیری از شکات در گفت و گو با سیدهادی کسایی زاده چهره دیگری را از آقای «میم- ش» را بر اساس مستندات موجود در پرونده مطروحه افشاء کرده اند.

آقای (میم-ش) با تغییر نام به (میم-آ) همراه با خواهر و دامادشان یک شرکت و یک موسسه ایجاد می کنند و از این طریق با دریافت هزینه های هنگفت اقدام به صدور مدرک تحصیلی جعلی به مشتریان می کنند. پس از مدتی وقتی گروهی از مشتریان مدرک تحصیلی را برای ترجمه و صدور ویزای مهاجرت به سفارت خانه ها برده اند مطلع می شوند که مدارک به اصطلاح صادره از سوی دانشگاه آزاد اسلامی همه جعلی بوده است که استعلام مدارک تحصیلی جعلی در پلیس امنیت اقتصادی فراجا موجود می باشد و پرونده ای با اتهام کلاهبرداری شبکه ای، جعل مدرک تحصیلی، پولشویی، فرارمالیاتی، تحصیل مال نامشروع در دادسرای ناحیه 5 تهران برای او و همدستانش تشکیل می شود.

هرچند او به دستور دادستانی ممنوع الخروج می شود اما همراه با خواهرش در زمان جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه مردم ایران به سمت کانادا فرار می کنند. آقای میم-ش به ازای هر مدرک تحصیلی جعلی 15 تا 50 میلیون تومان معادل وجه دلار نقدی گرفته که حتی اسامی چند نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم در میان دریافت کنندگان مدرک جعلی به چشم می خورد!! نکته قابل تامل آنکه مشتری ها پول ها را در قالب دلار به متهم داده اند و با احتساب خدمات دیگر به سایر مشتریان چیزی حدود 6 هزار میلیارد تومان کلاهبرداری در میان است.

این فرد کلاهبردار پس از ورود به عرصه هنر از این ظرفیت استفاده کرده و با صرف هزینه هنگفت برای تبلیغات شرکت های خود از چهره های هنری مانند فرزادفرزین، محمود شهریاری، بهمن هاشمی، محمدرضا گلزار، بهنوش بختیاری، مریم امیرجلالی و یوسف صیادی، محمدرضا حیاتی هم بهره برده تا از آنها بعنوان ابزار برندینگ خدمات شرکت های خود استفاده کند.

این چهره های هنری و تلویزیونی در این تبلیغات از مردم خواستند که از شرکت میم-ش برای جذب خدمات مهاجرتی استفاده کنند. البته این هنرمندان هم به پلیس امنیت اقتصادی برای توضیح احضار شده اند. (احضار صرفا به دلیل متهم بودن فرد نیست گاهی افراد بعنوان مطلع دعوت می شوند) حال این سوال مطرح می‌شود که برای نظارت بر تبلیغات هنرمندان وقت آن نرسیده که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساز و کار ویژه ای اتخاذ کند؟

نکته قابل تامل در مورد متهم پرونده آن است که او مجوز یک کاریابی از اداره کار و تعاون استان اصفهان اخذ می کند و به طور هوشمندانه برخی معاونین وزرا و و مدیران ارشد کشور را وسوسه می کند تا با تسهیل در برخی امور در این شرکت با حقوق‌های نجومی استخدام شوند. همچنین با ثبت و ایجاد یک موسسه علمی و آموزشی اقدام به آموزش دوره های کوتاه مدت کاربردی می کند در حالی که چنین مجوزهایی صرفا به اعضای هیات علمی دانشگاه ها اعطا می شود. این هوش سیاه پا را فراتر گذاشته و اقدام به ثبت موسسه حقوقی هم می کند تا از این طریق وارد حوزه قضایی شود تا از این طریق به مشتریانش بگوید من ارتباطات گسترده ای با بدنه و سران نظام دارم.

اقدامات این فرد همچنان عامدانه یا سهوا به دور از چشم نهادهای نظارتی ادامه دارد تا جائیکه او با یک سری مجوزهای دیگر هلدینگ بزرگی ( پ – ک)بنا کرده و خود را مالک آن معرفی می کند. بعنوان مثال مجوز لاین توریستی از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و یا مجوز اشتغالزایی از اداره کار و حتی مجوز لاین دانشجویی از وزارت علوم و لاین استارتاپ برای افرادی که صاحب ایده نوآورانه باشند و قصد راه اندازی آن را در کشور دیگر دارند را هم اخذ می کند.

این شرکت برای کسب درآمد ابتدا با ایجاد تبلیغات زیاد در فضای مجازی سعی بر نشان دادن فضای نا امن شغلی و ناپایدار و دعوت و تشویق به مهاجرت شهروندان ایرانی دارد و در گام دوم تسهیلات و مسیر مهاجرت را تبلیغ و راهنمایی می کند. این هوش سیاه بدون داشتن مجوز های لازم اقدام به اخذ دلار به صورت نقد از مشتریان کرده تا تسهیلات مهاجرت آنها را فراهم کند.

اوخود را صاحب نفوذ و ارتباط با مقامات ردیف اول کشور نشان می‌دهد و تلاش می کند در همایش ها و مراسم ها با گرفتن عکس با مسئولان آرشیو قاب های روی دیوار دفترش و گوشی همراهش را تکمیل کند. حتی به مشتریانش گفته که با فرزند یکی از روسای قوا ارتباط دارد و به طور کاملا متحیرانه ای بخشی از پرونده کثیرالشاکی شرکت های خود را از تهران به مشهد منتقل کرده است.

پرونده ای که در آن کلاهبرداری، تحصیل مال نامشروع، قراردادهای یک طرفه، رسیدهای جعلی و هک تلگرام مردم مشاهده می شود. این داستان همچنان ادامه دارد و هنوز این پرونده به صدور کیفرخواست نرسیده است. داستان بسیار تلخی است و بیشتر شبیه ماجرای کورش کمپانی است.

جوان کلاهبردار داستان ما فردی است که با تتو آرم شرکت خود بر روی بدن دختران در امارات عربی و اخذ اقامت در کانادا همراه با یک تیم سایبری و هکری قدرتمند همچنان مسیرش را ادامه می دهد. حالا باید سردار رحیمی رئیس پلیس امنیت اقتصادی حسب وظیفه این پرونده را بررسی و به سرانجام برساند تا بازپرس بر اساس گزارش دقیق، منصفانه، حرفه ای و تخصصی پلیس امنیت اقتصادی فراجا کیفرخواست را صادر کند.