فیلم| روزانه 3 هزارمیلیارد تومان هزینه اتباع در ایران - میدان آزادی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
true
true
فیلم| روزانه 3 هزارمیلیارد تومان هزینه اتباع در ایران

پایگاه اطلاع رسانی ماهنامه میدان آزادی| سید هادی کسایی زاده: در سال ۱۳۸۹ بود که سیدتقی قائمی مدیرکل وقت اتباع خارجه وزارت کشور اعلام کرد حدود سه میلیون افغان در ایران زندگی می کنند. اظهارات این مسئول در وزارت کشور در حالی بود که سال بعد (۱۳۹۰) سردار محمود صادقی رئیس پلیس وقت گذرنامه ایران از تردد سالانه ۲۲ میلیون اتباع ایرانی و خارجی در کشور خبر داد که از این تعداد بیش از ۱۵ میلیون تردد اتباع کشور و بیش از ۶ میلیون نیز مربوط به تردد افراد خارجی بوده است.

با این حال آمارها روز به روز بیشتر شد تا اینکه در سال ۱۳۹۸ تعداد ابتاع پناهنده ۱.۵ میلیون نفر و تعداد ۲.۵ میلیون اتباع غیرمجاز اعلام شد. این آمارها در حالی است که به گفته مسئولان وزارت کشور سالانه ۷۵۰ هزار اتباع خارجه غیرمجاز دستگیر و از کشور طرد می شوند! وحدانی، کارشناس اتباع و مهاجران خارجی مرکز امور بین‌الملل و مدارس خارج از کشور می‌گوید: در سال 1400 بیش از ۵۵۶ هزار دانش آموز اتباع خارجی در تمام مقاطع تحصیلی داشتیم و بعد از وقایع منطقه و افغانستان آمار بالا رفته و در جلساتی که با وزارت کشور داشتیم به ما گفتند این رقم به بیش از ۶۶۰ هزار نفر خواهد رسید که طبق برخی آمارها دانش آموزان اتباع غیرمجاز حدود 110 هزارنفر می رسد.

به گفته دولت در سال 98 میزان هزینه تحصیل افغان ها در ایران 7500 میلیاردتومان است که این عدد رو به افزایش است. وزارت کشور در حالی مدعی است که آمار اتباع افغان در ایران فقط 4.5 میلیون نفر است که آمارهای غیررسمی و شواهد عینی خبر از زندگی 8 میلیون افغان در ایران می دهد به نحوی که فقط در بخش کهریزک از توابع شهرستان ری به گفته بخشداری 50 درصد از جمعیت شهرهای کهریزک و باقرشهر را به خود اختصاص داده است. آمار حدودی ازدواج بیش از 30 تا 40 هزار زن ایرانی با اتباع افغان هم بخش دیگری از آسیب های اجتماعی میهمانان ناخوانده در ایران است.

* در کشور هنوز تعریف درستی از اینکه پناهنده واقعی چه کسی است تا از آن حمایت شود را نداریم
فاطمه اشرفی رئیس هیات امنای انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده (حامی) در گفتگو با ماهنامه میدان آزادی در پاسخ به اینکه با توجه به اینکه حدود 6 تا 8 میلیون نفر (قانونی و غیرقانونی) اتباع در ایران ساکن هستند و طرح جدیدی هم در مجلس در دست انجام است، به نظر شما می تواند شامل چه تهدیدهایی باشد؟ گفت: ایران به کنوانسیون حقوق پناهندگان مصوب سازمان ملل ۱۹۵۱ پیوسته است. و بر همین اساس موظف به حمایت از پناهندگان شدیم که به معنای واقعی با معضلات پناهندگی روبرو هستند؛

مثل اینکه ممکن است جانشان به واسطه نژاد، قومیت یا تفاوت های فرهنگی و عقاید فکری در خطر باشند. اما در کشور هنوز تعریف درستی از اینکه پناهنده واقعی چه کسی است تا از آن حمایت شود را نداریم. تا پیش از این برآورد شده بود که حدود 850 تا یک میلیون پناهنده رسمی در کشور زندگی می کنند؛

اما مشاهده شد که همین پناهندگان رسمی حدود 6ماه از سال را در ایران و 6 ماه آزادانه در افغانستان زندگی می کنند. این واقعیت در تعریف پناهنده ای که با ادعای در خطر بودن جانش، از کشورخود فرار کرده در تعارض است. با توجه به شرایط پذیرش پناهندگی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته می بینیم با وجود منابع بسیار از نظر فرهنگی و مالی و اجتماعی و سیاسی و … در زمان اعطای پناهندگی بسیار دقیق و ریزبینانه عمل می کنند و تمام وجوه را بررسی می کنند. حتی در دو موضوع مهاجرپذیری و پناهنده پذیری تفکیک قائل شده و به طور جدی براساس شرایط متقضی هر کدام اقدام به پذیرش می کنند.

مثلا برخورد آنها با یک مهاجر اقتصادی که سرمایه ای برای آنها به همراه می آورد یا یک نخبه علمی و اجتماعی کاملا مثبت و مساعد است زیرا آنها را سرمایه و درآمد می دانند. اما در برخورد با مورد پناهجویان در نهایت حساسیت و سختگیری برخورد می کند. زیرا پناهجو را هزینه می دانند. و ما با وجود مسائل اقتصادی داخلی تنش های سیاسی و ملاحظات حاد اجتماعی که با آنها روبرو هستیم به این دو موضوع بی تفاوت هستیم. حتی ما هنوز توان دیپلماتیک لازم جهت جذب امکانات بین المللی را نداریم.

*روزانه 3 هزارمیلیارد تومان هزینه اتباع در ایران است
به طور مثال اگر سرانه روزانه اقامت هر پناهجو را(شامل یارانه های آشکار و پنهان) در کشور حداقل 10 دلار درنظر بگیریم، با توجه به اینکه این افراد در کنار شهروندان ایرانی ازامکانات عمومی کشور استفاده می کنند، هزینه های 6میلیون پناهجو معادل 60میلیون دلار در روز است. به علاوه با مراجعه به بسیاری از مناطق حاشیه شهرهای مهاجرپذیر مثل تهران، مشهد و … شاهد تنش های بی شمار اجتماعی و خشونت ها نسبت به شهرهای کمتر مهاجرپذیر خواهیم بود؛ زیرا رقابت در اشتغال، رقابت در تامین منابع اولیه عمومی افزایش می یابد.

مثلا آیا در منطقه باقرشهر که حدود نیمی از جمعیت پنجاه هزار نفره آن اتباع هستند، به همان نسبت سرانه خدمات (آب، برق، گاز، مواد خوراکی، بهداشتی، شهری، حمل ونقل و…) افزایش داشته است؟ همین موارد اثبات می کند هیچگونه سیاست مبتنی بر تجربه یا ارزیابی ظرفیت های زیستی کشور در حوزه مهاجران انجام نشده است و بیشترین دود به چشم خود مهاجران می رود. زیرا بیشتر در معرض خشونت های کلامی، روانی و فیزیکی و تبعیض ها قرار دارند. خانم اشرفی می گوید: بعنوان یک ارگان غیردولتی و فعال نگرانی ها را به نمایندگان مجلس اعلام کردیم. مهمترین مشکلات موجود، نبود قوانین به روز در حوزه قانون گذاری کلان کشوری و فقدان استراتژی ملی در حوزه مهاجران و پناهندگان است. مشکل دیگر تعدد مراجع برنامه ریزی و سیاست گذاری در این حوزه چه در مرحله کنترل و ساماندهی ها و ارائه خدمات است.

*شاهد قاچاق کودکان افغان به ایران هستیم
بعنوان مثال مساله کار کودکان و کودکان کار که بیشتر اتباع هستند برخلاف تمام نگرانی ها و دغدغه ها که از سوی مسئولین و عموم ابراز می شود، متاسفانه نهادینه شده و به عنوان یک فرهنگ اجتماعی در کشور جا باز کرده است. اما حقیقت این است که کرامت و عزت انسانی کودکان در ماهیت کودک کار خیابانی در حال نابود شدن است که به دلیل پول مختصر حاضر به انجام هرنوع کاری است. و بخش عمده این معضل هم به همان فقدان سیاستهای درست مهاجرتی باز می گردد. در اغلب شهرهای مهاجرپذیر حدود 90 درصد کودکان کار، از کودکان افغان هستند و بعضا مورد قاچاق کودکان هم چشمگیر است که یا دزدیده شده یا با فریب خانواده و یا فروختن آنها وارد ایران شدند. قاچاق کودک از جدی ترین خشونتها علیه کودکان است. شاید اگر در آن زمان تصوری از چنین حجم پناهندگان در ایران وجود داشت هرگز کنوانسیون پناهندگی سال 1951 را هم امضا نمی کردند.

*85 درصد مهاجران بیسواد و بی پول وارد کشور می شوند
در پاسخ به سوال شم باید بگویم که سیستم ارائه طرح در مجلس تا حدودی پیچیده است اما می توانیم ادعا کنیم که در ادوار مختلف مجلس همواره مورد مشورت در حوزه مهاجران قرار داشتیم و همواره گله ها و تقاضاها و معضلات موجود در این حوزه را به نمایندگان منعکس کردیم. در برخی لوایح و طرح ها نقدهای اساسی و هشدارهای مهمی اعلام کردیم که متاسفانه امروز با آنها روبرو شدند. مثل اعطای قانون فرزندان مادر ایرانی، که به شآن زنان ایرانی آسیب بسیاری وارد کرد، حتی به توافق درمورد اسم آن هم نرسیدند. لایحه ای که دولت سال 98 در همین مورد به مجلس ارسال کرد کلا زائل شد.

یک نکته مهم دیگر اینکه به همان اندازه که نگران ورود مهاجران به کشور هستیم به همان اندازه هم نگرانی درباره مهاجرت از کشور وجود دارد. در مورد مهاجرفرستی در واقع سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و مغزها را از دست می دهیم و عملا تهی می شویم. و هیچ تناسبی بین منابعی که کشور را ترک می کنند و منابعی که وارد می شوند وجود ندارد. صددرصد افرادی که از کشور مهاجرت می کنند حداقل تحصیلات لیسانس و بالاتر از آن را دارند که برای تربیت آنها سرمایه ای به مراتب عظیم تر صرف شده است.

درحالی که با نگاه به شاخص های مهاجران به داخل کشور، قریب 85 درصد بیسواد و کم سواد و فاقد مهارتهای شغلی هستند. و همانگونه که رهبر معظم در سخنرانی اول فروردین در سالهای اخیر صراحتا اعلام کردند، تصور پر کردن جای نیروی ایرانی خارج شده با نیروی اتباع کاملا اشتباه است و این مساله جمعیتی قابل جبران نیست.

*این سیاست های غلط موجب شورش های خیابانی می شود
تصور کنید که جمعیت تحصیلکرده، ماهر و مدیران میانی کشور و جامعه نخبگان در سراسر جهان توزیع می شود شاید در آن کشورها به چشم نیاید اما هرگز با 85 درصد ورودی های کم سواد که تنها قادر به انجام امور سطح پایین هستند قابل جایگزینی نیست. در واقع مثل این است که ما خودمان تنش اجتماعی را وارد کشور کنیم که همان ها باعث تنش های اقتصادی هم می شوند و عامل شورش های اجتماعی مقطعی، درازمدت و حتی پایداری از جنس شورش های سال 98 هم هستند. این شورش ها ازعمدتا از مناطق حاشیه ای شروع شد.

*بهزیستی کمک هایش را به انجمن قطع کرد
فاطمه اشرفی در مورد انجمن حامی گفت: دفتر مرکزی در تهران واقع است. دفاتر مشهد، قم و سمنان هم از فعالترین مراکز هستند. خدمات ما آموزشی و اجتماعی (مشاوره روانی و حقوقی و تا حدودی معیشتی) است. کمک هایی که دریافت می کنیم در قالب پروژهای حمایتی از سوی مراکز دولتی یا عمومی مثل شهرداری، بهزیستی و معاونت امور زنان به ما واگذار می شود. اما در سال گذشته با بی مهری جدی از سوی این مراکز مواجه شدیم و آن منابع حداقلی یا قطع شد یا با ذکر این که برخی پروژه ها در اولویت نیست از ما دریغ کردند.

بهزیستی در کمال بی انصافی کمک هزینه ای که قرار بود از محل همکاری در طرح حمایت از کودکان کار و خیابان به انجمن اختصاص دهد، پرداخت نکرد. گفته های رئیس هیات امنای انجمن حامی نشان می دهد که موضوع ورود بی قید و شرط اتباع افغان به کشور در آینده ای نزدیک مشکلات امنیت غذایی، امنیت ملی و آسیب های اجتماعی بسیاری را به کشور تحمیل خواهد کرد و بهتر است دستور خروج تمامی اتباع غیرمجاز از کشور و ورود با سازو کار مهاجرتی و به نفع منافع ملی ایران انجام شود.

 

 

true
true
true
true
  1. محمد

    سلام اگه طرح فاجعه سازمان اقامت تصویب نهایی بشه شاهد میلیون ها پناهنده دیگه خواهیم بود لطفا پیگیری کنید

  2. Hamed rahimzade

    دروغ و دروغ و دروغ…. تاکی دروغ؟
    همه میدونن دولت برای قدرتمند تر کردن نظام سرمایه داری مرزهای خودش رو برای ورود کارگر ارزان و بدون هزینه بازنشستگی کاملا باز گذاشته اینطوری که میتونه یک کاسبی بزرگ بنام برده داری نوین راه بندازه تا هم طبقه کارگر کشور خودش زو مطیع و برده بکنه هم برای سرمایه داران کارگر ارزانتر از برده و هم سود چند ده برابری تامین کنه

  3. سام مرادی

    درود بر شما

    ۱- این کسانی که به ایران میان ، دلبستگی به ایران دارند یا به افغانستان ؟

    ۲- دین اینها با ما یکی هست یا نه ؟

    ۳- نگاه اینها به زنان ایرانی چگونه هست ؟

    هر کسی با پاسخ دادن به این پرسشها
    می‌تونه به این نکته پی ببره که ، اینها خطر بسیار بزرگی برای ایران و ایرانی هستند

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد